سرزمين مادري | ||
|
اولين و آخرين نامت ، همين راز گشودن قفس تنها مسير رجعت سرخ كبوتر ، پي باور هاي جا مانده غفلت گوئيا جستي از اين دام قشنگ باور خود آنچه نمودي عزم ايشان در تفديده ظهر قرآن سوگند اسير دسته هاي مكر پست ياران بخدا در لختي از بي زمان (ي) ديده ات اقرار كند از سهم همپاي ستم ديده مان آن بي زماني محشر ناب صداقت جرعه هاي مستي وا مانده از اينجا را مي شناسي رجعت دور پرستو در مكان دور لا امكانتان وقتي سيلان اشك و ايثار مرحباها مي باليد از خود وقتي خواهش روئيدن تن سيمين بر لوح، در طبق زرين نهاده خاشعانه مي شمردم لحظه هاي صبر بر خواهش امكان طوفان افيون و طلسم و غرق گمراهي گشتن آدم و حوا بي اگر ، بي كاش و افسوس ، كه هميناينك دوام است نامتان بر لوح حقيقت و همي خواهد نهاد تا نهايت گذر اين راه مه آلود بر چشم خويش تا فرداي لواي سرخ رادمردان برافشانيم سراسر طي دوران گذر از كوچه نوغان دل اي سترگ نام جاويد از جنس تمنا و يقين
امتیاز:
بازدید:
[ ۱۰ مهر ۱۴۰۰ ] [ ۰۴:۱۳:۰۸ ] [ خوش ]
|
|
[قالب وبلاگ : لیمو بلاگ] [Weblog Themes By : themzha.com] |